۱۳۸۸ اسفند ۲۱, جمعه

آخرين نامه ها...

سلام دختر عزيزم.

يكي از دانشجوهاي بابايي برات كادو آورده! يه پيرهن خوشگل با دو جفت جوراب و دو تا گيره سر خوشگل. خلاصه اينجا همه دوستت دارن و منتظرتن كه بياييي. مي دونم 9 ماه مي شه كه سختي كشيدي و جات تنگ بوده و شايد نمي دونستي كه كي هستي و كجايي و برا چي هستي. ولي اينجا كه بيايي ما همه هستيم دوست داريم و كمكت مي كنيم كه بزرگ شي. بزرگ... كمكت مي كنيم كه دست مون رو بگيري و راه بري. چشمامون رو نگاه كني و بخندي. گرماي لبامون رو ببوسي و تنگي آغوشمون رو تنگ به آغوش بگيري. ما اينجاييم تا كمكت كنيم تا تمام لبخندهاي عالم رو ميزباني كني. تمام خوبي هاي عالم رو خوبي بكني. تمام قصه هاي عالم رو بخوني. تمام شعرهاي زيباي عالم رو براي پروانه ها زمزمه كني. راه بري. بدوي. بزرگ شي و قد بكشي.... انقدر قد بكشي كه شبيه ماه بشي...
دخترم... بيا پيشمان... ما يك همسفر كم داشتيم... اين دنيا هر جا كه باشد و ما هر كسي كه باشيم، لبخند را به ميزان تمام خوشبخت هاي عالم به همراه داريم. چمدان من و مادرت از عشق پر است. هنوز دستانمان از گرماي دست هم شگفت زده مي شود. هنوز لبانمان از شيريني لبان هم سير نشده است. هنوز چشمانمان در تماشاي چشم هم پلك نزده است... اينجا خانه مان است... هر جا كه برويم... هر جا كه باشيم...

پدرت...

رونوشت اصل براي مادرت...

پ.ن:
1. باورم نمي شه فقط يه هفته مونده.
2. اين دوست عزيز اين هديه رو از طرف فروشگاه الكترونيكي گني‌شاپ برامون لطف كردن.

۵ نظر:

Unknown گفت...

hala che ajaleyie zood ghad bekeshe moshkelate donyaye bozorga ro befahme? bezarin felan ba bachegish hal kone ;)

rasti pool gerefti bara genishop tabliq kardi? :D

مهدی ناصری گفت...

نه پول نگرفتم ولي دوست دارم كارآفريني هايي جوانان ايراني رشد كنه و براشون سود داشته باشه.

ریحان گفت...

به محسن:
تو دنیایه بزرگا بزرگی نیست. اگه بود که مشکلی نبود. باید قد کشیید...

ریحان گفت...

ما( من و دخترمون!) خیلی خوشبختیم که مرد خونمون تویی! :) :X

خونمون... هرجا که بریم... هر جا که باشیم...

Unknown گفت...

به سلامتی... پیشاپیش تبریک می‌گیم... ما هم داریم روزشماری می‌کنیم و خوشحالیم واسه اومدن دخترتون، چه برسه به مامان باباش :دی... راستی اسمش چی شد بالاخره؟ :دی