دو هفته پيش براي تعيين جنسيت جيجي رفتيم دكتر. از چند روز قبلش دل تو دلم نبود و قرار نداشتم.
عليرغم ممنوعيت ورود آقايان به مطب، مهدي رو هم با خودمون برديم. چيزي رو كي ميديدم باورم نميشد. كاملا شكل گرفته بود. فكر ميكردم دارم توهم ميبينم. مامان و مهدي مطب رو گذاشته بودند روي سرشون و دائم قربون صدقهاش ميرفتن. و دكتر يكي يكي برام ميگفت:
- ايناها! اين دهنشه... اين قلبشه... ببين حفرههاش هم كاملا پيداست. دستاش پاهاش...
بلا سر كارمون گذاشته بود و خودش رو جمع كرده بود. نميشد فهميد كه دختره «تاج سر» يا پسره «گل پسره»!
اما من چيزي رو ديدم كه علي رغم اينكه جواب سوالمون رو نگرفتم راضي راهي خونه شدم. دستش! بله! حركت دستش كه بالا ميومد و انگار كه به چونه اش ميزد و همين كافي بود كه تا صبح صد بار فيلمي كه مهدي گرفته بود رو دوره كنم و صد بار اون حس شگفتانگيز سرتاپاي وجودم رو بگيره. انگار كه داشت دست تكون ميداد برامون!
دكتر يه آزمايش سونوي ديگه برام نوشت و گفت كه تاريخ نميزنم تا هر وقت تونستي بري. اما حداكثر تا دو هفته ديگه ميتوني جوابت رو بگيري.
و شايد اگه خريد وسايلش مطرح نبود ترجيح ميدادم
دنيا بياد
دستش رو ببوسم
و فرزندم خطابش كنم.
۷ نظر:
مهدی را چی جوری با خودتون بردید تو؟
چادر سرش کردید؟
ديگه.........
من و علي ديشب داشتيم در مورد بچه تون صحبت مي كرديم. خدايي راستش رو بگم نمي تونم حدس بزنم كه دختره يا پسره. ما هنوز منتظر خبرهاي هيجان انگيز شما هستيم ;)
@amir noor
دکتر فامیلمون بود!
اين صاحبخونههاي ما (توماز و تانيا) هم چشم به راه ني ني اشون هستند. البته ني ني دوم، چون اولي الان 11 ماهشه و كم كم داره راه مي افته. اون روز از تانيا پرسيدم رفتيد سونو ببينيد جنسيت اش چيه؟ گفت نه توي سوئد تعيين جنسيت قبل از تولد ممنوعه! چون ممكنه والدين چيز ديگه اي بخوان و اون چند ماهي كه بايد انرژي لازم به بچه اشون بدن تا سالم و شاد دنيا بياد ناخودآگاه انرژي كم تري بهش بدن!!!
راستي هنوز ازدواج نكردن:دي تانيا مي گه دومي كه دنيا اومد مي خوام شكمم كوچيك كه شد و تناسب اندام پيدا كردم بعدش لباس عروس بپوشم :))
سرگرم تعريف از اونا شدم يادم رفت به شما هم تبريك بگم بابت دست تكون دادن جي جي:دي ايشالله سالم و شاد باشه:)
آااااخی! خاله قربونش بره. خب اصلن از اول معلوم بود دختره که این قدر باحیاااس:))))
ایشالا جی جی ِ خاله، تپل مپل و سرخ و سفید با مژه های بلند فردار و چشمهای درشت و خلاصه دلبرونه، موقع شکوفه دادن درختهای ارغوان، به سلامتی و خوشی به دنیا بیاد:)و مامان و باباشو خوشحال و ذوق زده کنه:)
ارسال یک نظر